آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

توت فرنگی مامان و بابا

اولین غلت زدن آرمیتا

1393/2/9 13:59
نویسنده : مامان مریم
674 بازدید
اشتراک گذاری

 

جوووووووونم امشب یعنی شنبه 26 بهمن برا اولین بار بدون کمک غلت زدی افتادی رو شکمت  وای

 چه حسی داشت بیشتر از همه خودت کیف کرده بودی.

 

من چون قرار بود فردا برم دکتر  شب رو خونه مانی اینا بودم تو مثل همیشه شیطنتت گل کرده بود

خواستم پوشاکت رو عوض کنم که یهو خودت غلت زدی خیلی هیجان داشتماچماچ

 

اونقدر این کارو تکرار کردی که نپرسزبان

 

 

جونم از کارایی که تا امروز یاد گرفتی اینه که قشنگ محکم رو پاهات می ایستی بعد حسابی علاقه

خواصی به خوردن انگشت شصت پات داری چنان با مهارت خاصی میخوریش که نگو عکست رو

 شکار میکنم میذارمش.نیشخند

 

کلمات بابا،ماما،آخ، اوف رو قشنگ میگی ای قربون شیرین زبونیات برم من کی مثل بلبل برا مامان

حرف میزنینیشخندماچ

 

حاجی بابات برا چهارشنبه سوریت روروئک خریده (دستش درد نکنه)سوارش میشی عقب عقب

حرکت میکنی.رانندگیت حرف ندارهخنده

 

عاشق کشف چیزای جدیدی خلاصه که حسابی شیطون بلا شدی

 

عکسات رو بعد از شکار لحظه ها برات میذارمشون.

 

دوست دارم یه آسمون پر ستاره بووووووووسماچماچماچماچ

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

عمه جووونی
9 اسفند 92 23:13
سلااااااام بر آرمیتا جان و مامان مهربونش . خوش به حالت بزرگ تر که شدی می تونی خاطرات وقت کوچولوت رو داشته باشی . دست مامان جونتم درد نکنه که اینهمه بهت خدمت می کنه
مامان مریم
پاسخ
خواهش میکنم عمه جونش
الهه مامان مبین
10 اسفند 92 16:37
مبارک باشه خوشگل خاله ... ایشاا.. به زودی راه بیوفتی عسلم ..
آدرینا
14 اسفند 92 15:47
ماشالا... مبارک باشه آرمیتای ناز خاله