آرمیتاآرمیتا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

توت فرنگی مامان و بابا

تولد هشت ماهگی آرمیتا

1393/2/9 15:08
نویسنده : مامان مریم
711 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عزیم تولد مبارک جووووووونم مامان رو ببخش که اینقدر دیر سراغ وبلاگت اومد خجالت

جونم خیلی از وقت کم میارم ولی اینوهیچ وقت فراموش نکن که عاشقتم دوست دارم بدون

حدو مرزواندازهبغلماچماچماچبغل

نفسم هر ماه شلوغتراز ماه قبلت میشی ماشاا...پر انرژی هستی فقط میخوای خیلی سریع این دنیا

رو کشف کنی قربونت برم.

عزیزم مثل همیشه عاشق شیرجه رفتن تو کیکی هر ماهم متخصصتر میشی بوس کیییییف میکنی چنان ما مهارت میری تو کیک که نمیتونیم بگیریمت سرعت عملتم از ما بیشتره فدات بشم منبوس

این ماه عمه جون وآنااومده بودن خونمون برات یه کالسکه نی نی گرفته بودن دستشون درد نکنه.

اینم عکسات دوووووووووست دارمماچماچ

 

 

 

 

کیک رو دیدی دست و پا میزنی که حمله کنی قربووووون برم آرمیتام

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فدای اون خندهات بشم

 

 

 

 

 

قربون این شکل صورتت برم داری حواس مارو پرت میکنی که شیرجه بری تو کیک

 

 

 

تو فکر گرفتن قطار بودی اونم با سرعت داشت حرکت میکرد حسابی هول کرده بودی چه

جوری بگیریش

 

 

 

 

 

نفسمی همه عمری من و بابایی عاشقتیم بوووووس

 

پسندها (2)

نظرات (2)

الهه مامان مبین
9 اردیبهشت 93 15:48
سلام مریم جون . خوبید . بابا کجایی دلمون براتون خیلی تنگ شده بود . هزار هزار ماشاا... آرمیتا جون چقدر بزرگ شده درکت میکنم دوست عزیزم واقعا مبین منم که کوچیک بود من وقت کم میاوردم . اینقدر که این نفس مامان تو بغلم بود همیشه شاد و سربلند زندگی کنی عزیزم . 8 ماهگیت هم مبارک نازنینم
مامان مریم
پاسخ
مرسی عزیزم ما هم خیلی دوستون داریم
عمه جووونی
19 اردیبهشت 93 22:25
عزیــــــــــــــــــــــــزم تولدت مبااااارک خیلی دوستت دارم بگم چقدر؟؟نمیشه گفت نمیشه