واکسن چهار ماهگی آرمیتا
عزیزم دیروز واکسن چهار ماهگیت رو زدن خدا رو شکر اصلا گریه نکردی چنان بغلت کرده بودم که اصلا
متوجه نشدی کی آمپول زدن.(آرزویی که من و بابایی موقع فوت کردن شمع کرده بودیم برآورده شد)
فدات بشم حالت خوب بود فقط پای چپت رو نمیتونستی تکون بدی ،آخه قربونت برم تو عادت داری پاهات
رو محکم تکون بدی چنان میکوبونیشون که نگو عززززززییییم
خونه بابا جون بودیم من و مانی (مامان من) تا صبح بالا سرت کشیک بودیم که یه وقت خدای نکرده تب
نکنی .ساعت 6 صبح یه کم تب داشتی که فوری پاشورت کردیم اونم قطع شد.
خدا رو شکر این بار حالت خوب بود فقط یه کم ناله میکردی قربونت برمممممم
دوست دارم نفسم یه بغل پر بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی